واگذاری دریای خزر ،مرتضی متقیان
بسم الله الرحمن الرحیم
خزر هم رفت؟؟؟
هرگز!!!
یکی موجود پست و رذل و بی ناموس
وطن را شقه کرده؟؟؟
خزر را از سر ایران جدا کرده؟؟؟
غلط کرده!!!!
دروغ است
نخواهم کرد باور
که این ننگی است بر میهن
به خون صد هزاران
مردم غلطیده در خون آب،
#
من احمق
من بی اطلاع از سرنوشت
قوم آفریدون
من ناخوانده تاریخ سقوط دولت سیروس
به پای سست عهدت
پای بستم
تو با پستی به پایم پشت پا بستی
تو خائن بودی و پایم شکستی؟؟؟
من از تو خاک ایران را
دوباره باز میگیرم
پر پرواز میگیرم
کمین حاجتم همان مرز فریدون است
همان مرزی که آرش
جان پاکش را فدایش کرد
#
اگر بانوی ایران ،
ظاهری گلرنگ دارد
...
اگر بانوی ایرانم
به سیلی ،صورتش، نیلی است
باکی نیست،
اگر چون شیر زندانی
بدست روبه هان هستم
ملالی نیست
که کفتاران فاتح
،حاکم شیران نر هرگز نمیگردند
هرچند
به دندان طعمه های شیر را بردند...
تو میگویی خزر هم رفت
هرگز
خزر را باز میگیرم
دوباره
خاک ایران را
چو آرش
باز میگیرم
همان مرزی که اشکان پایه گسترد
همان مرزی که ساسان آرزو کرد
خزر را باز میگیرم
(مرتضی متقیان)
تکمیل شده متن همراه با توضیحات در دفتر شعر)